Friday 16 November 2012

همگرایی


در یاب کنون که فرصتی به دستمان
است فاصله ها را کمتر کنیم. دست در
دست هم دهیم و نیکی ها را بستاییم.
تیشه بر ریشه ی جدایی زنیم و نغمه
ای نو آغاز کنیم. قطره قطره ها را
بپیوندیم و دل به دریا بسپریم. بادها به
آسانی سنگ ریزه ها را می پراکنند اما
در برابر کوه ها می شکنند و کرنش
می کنند. در هم تنیدگی کلمات جمله
ها را می سازند و از پیوستن جمله
هاست که آثار ماندگار ساخته و پرداخته
می شوند. انسان ها از منظر رنگ و نژاد
و زبان متفاوتند . از دل همین تفاوت ها
فکرها و سلیقه ها و گرایشات گوناگون
شکل گرفته اند. اما وجه مشترک همه
آنها انسان بودن است. ما که همزبانیم
و وجه مشترکمان میهنمان. از وطن
دوریم اما همدلی و همرنگی دلهایمان
را به هم نزدیک تر می سازد. همگرایی
اندیشه ها گام بلندی است برای کشف
و شهودی فراتر از مرزها. ناتوانی هایمان
در سایه ی توانمندی های جمعی رنگ
می بازد و از وجودمان بر پهنه ی
گیتی رنگین کمانی می سازد چشم
نواز و حیرت آور. سهم هر کدام از ما
در این میان هرقدر هم کوچک باشد
سرچشمه ای بزرگ پدید می آورد و از آن
دیگران نیز بهره مند می گردند. چه
از دیرباز آیین های ایرانی نیز برپایه ی
گردهمایی بنا شده اند و این یکی از
زیباترین یادگاران جاودانه ی نیاکان ما
است.
شاید این همگرایی گام می خواهد. گام
هایی عملی و اثرگذار که در حرف و
شعار نماند که جمعی با اشتراکات
بسیار در کنار افتراقاتشان را همراه کند.