Friday 30 November 2012

شاخص رفاه




شاخص رفاه 


برای تعیین عنوانی به نام رفاه معیارهای متفاوتی مد نظر قرار می گیرد اما مراکزی هستند که معیارهای منسجم تری دارند و هر ساله بر اساس آنها کشورهای مختلف را رتبه بندی می نمایند. یکی از این مراکز مهم لگاتوم است که در سال 2012 نیز رتبه کشورهای مختلف را بر اساس شاخصی به نام شاخص رفاه اعلام نمود. در این شاخص کشورهای مختلف جهان برمبنای معیارهای زیررتبه بندی میشوند:


1- اقتصاد


2- کارآفرینی وفرصتهای کاری


3- حکومت داری


4- آموزش وپرورش


5- بهداشت وسلامت


6- امنیت وایمنی


7- آزادی فردی


8- سرمایه اجتماعی


نتایج اعلام شده کشورهای اروپایی را در صدر کشورهای با رفاه بالا اعلام نموده است، البته در این میان کشورهای اقیانوسیه هم حضور دارند پنج کشور اول این رتبه بندی عبارتنداز:


نروژ، دانمارک، سوئد، استرالیا و نیوزیلند


در این میان کشورهای آمریکا، ایتالیا و ایران به ترتیب رتبه های 12،33 و102 رابه خوداختصاص داده اند. دو معیاری که میان سایر معیارها برای آمریکا بدترین بوده اند، امنیت و اقتصاد است. اقتصاد آمریکا در این چند ساله دچار افت شده و این دلیل افت رتبه آمریکا در این خصوص می باشد. در خصوص ایتالیا باید گفت که آزادی فردی بدترین رتبه را کسب کرده است و بعد از آن ایمنی، که دلیل آن شاید به دلیل وجود مافیای ایتالیا باشد. پارامتر تحصیلات برای ایران بهترین نتیجه را کسب کرده است با رتبه 57؛ اما سایر شاخص ها رتبه های مناسبی ندارند.



در گزاش لگاتوم، بطور کلی کشورهای اروپای غربی جزو 30 کشور برتر بوده اند که در این میان ایتالیا و یونان استثنا هستند، البته ایتالیا امسال یعنی سال 2012 رتبه ای بالاتر از 30 بدست آورده است در صورتیکه وضعیت این کشور در سالهای قبل بهتر بود. جدول زیر نشان دهنده رتبه ایتالیا از سال 2009 تا 2012 می باشد همانطور که مشخص است در طول این چند سال ایتالیا افت کرده است و از پله 26 ام به 33 رسیده است یعنی 7 پله افت.



کشورهای مرکزی و شرقی اروپا در اندکس مربوطه رتبه های میانی را کسب کرده اند که البته در میان آنها جمهوری چک مستثنی است ( با کسب رتبه ای کمتر از 30). بر طبق این نتایج می توان این دو منطقه اروپایی را به دو دسته تقسیم کرد و این نشان از متفاوت بودن آن ها در حداقل یک یا دو زمینه می باشد. 

همچنین این داده ها به وضوح نشان می دهد که کشورهای اروپایی که سطح سرمایه اجتماعی کمتری دارند مانند یونان، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه، به همان نسبت هم سطح پایین تری از موثر بودن آئین نامه ها و قانون گذاری نسبت به بقیه کشورهای اروپای غربی دارند. 

حال این سرمایه اجتماعی چیست؟ چرا کشورهایی در آن رتبه نامطلوبی را کسب کرده اند؟ چرا کشور ما رتبه بسیار بدی را در آن کسب کرده است؟ 

منظور از سرمایه اجتماعی اموال و دارایی های یک جامعه نمی باشد بلکه بیشتر به ارزش های غیر مادی جامعه ربط دارد. ال جی هانیفان در مقاله ای در خصوص سرمایه اجتماعی این چنین گفته است: "منظور من املاک، داراییهای شخصی یا پول نیست. منظور من آن چیزی است که باعث می‌شود این اشیاء محسوس در زندگی روزمره مردم بیشتر به حساب بیایند، یعنی حسن نیت، دوستی، حس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانواده‌ها که یک واحد اجتماعی را تشکیل می‌دهند. اگر شخصی با همسایه‌اش ارتباط برقرار کند و به تعاقب، آن دو با دیگر همسایگان ارتباط برقرار کنند، در این حالت انباشتی از سرمایه اجتماعی به وجود خواهد آمد که فوراً نیازهای شخصی آنها را برآورده کرده و حتی می تواند باعث بهبود چشمگیر کیفیت زندگی در کل آن اجتماع گردد. در حالیکه کل اجتماع از همکاری اجزائش منتفع می‌شود، خود افراد نیز از مزایایی مانند مساعدت، همدردی و دوستی با همسایگان بهره‌مند خواهند شد" 

آیا می خواهیم بدانیم وضعیت ما در این خصوص چگونه است؟ 

در توضیحاتی مرتبط با سرمایه اجتماعی از دانشگاه مینستوتا، این چنین بیان شده که یک راه آسان برای فکر کردن به اینکه سرمایه اجتماعی چیست اینست که به شبکه انسانهایی که در زندگیتان هستند فکر کنید و از خودتان بپرسید: چه کسی را می شناسم؟ چه کاری را حاضرم برایشان انجام دهم؟ چه کاری را دیگران حاضرند یا تمایل دارند برای من انجام دهند؟ 

حال شاید بتوان بدور از تعارفات دلیل کسب این رتبه پایین را برای کشورمان نیز درک کرد، چرا که می دانیم و آنرا تا حدی حس کرده ایم، جدا از نزدیکان و دوستان صمیمی نگاه را باید به کل انسانهای جامعه انداخت تا با دید بازتر به قضیه نگاه کرد. 

برای خواندن کامل مقاله و دیدن آمارهای کامل تر می توانید به سایت http://www.prosperity.com مراجعه نمایید.