سکوت شب در میان پنجره هایی که دیوار ندارند
طرح اندام تو را از دیدگان خسته من فریاد میکشد
ماه شرمگین از عریانیت، در پس خیال من پناه میگیرد
بدنبال ماهی برای آسمان خیالیت باش
از فردا حتی شب هم از آن تو نخواهد بود
چرا که ذهن من آبستن آرامشي محال است
طرح اندام تو را از دیدگان خسته من فریاد میکشد
ماه شرمگین از عریانیت، در پس خیال من پناه میگیرد
بدنبال ماهی برای آسمان خیالیت باش
از فردا حتی شب هم از آن تو نخواهد بود
چرا که ذهن من آبستن آرامشي محال است