Friday 13 July 2012

گفتگوی اختصاصی با تهمینه میلانی



برایمان بگویید این روزها، دقیقا همین روزها زن بودن در ایران چه حسی دارد؟ همان زنی که متفاوت با تفکر عرف می اندیشد و تحصیل می کند و شاید تابوشکن ست ...
ج –جواب این سوال به نگرش افراد به زندگی  بر می گرد . زندگی من همواره با چالش  برای  تغییر همراه بوده است ، چه قبل و چه بعد از انقلاب . باور دارم که مسائل فرهنگی امروز ما در ایران ریشه در گذشته دارد و تنها مربوطبه امروز نیست . غیرت و تعصب بر روی مادر و خواهر و کنترل ایشان پایه ی همین گشت ارشاد و کنترلی است که انجام می شود . فقط از شکل مخفی به نمایش اجتماعی بدل شده است . البته باید این مسائل را از سوء استفاده های سیاسی تفکیک کرد ، نظیر سرگرم کردن مردم با مسائل حاشیه ای و ...
با این مقدمه باید عرض کنم که مسائل موجود فرهنگی امروز را حاصل گذار از سنت به مدرنیته ارزیابی می کنم و شخصا تلاش می کنم که با طرح مسائل فرهنگی در فیلم هایم در  حهت ایجاد تعادل حرکت کرده و امیدوار باشم که با ساخت فیلم های اجتماعی از میزان قربانیان این گذار بکاهم.

از دیدگاه شما زنان ایرانی را چگونه می شود تقسیم بندی و تحلیل کرد؟ منظور این است که اگر بخواهید زنان را از لحاظ فرهنگی و جایگاه اجتماعی شان تقسیم بندی کنیم، تفکیک و تفسیر شما بر اساس شناختی که از جامعه زنان دارید چگونه خواهد بود؟
ج - جواب این سوال بسیار سخت است ، چراکه مطالعه و تحقیق جدی در این زمینه وجود ندارد . اما عقیده ی من بر این است که درمیان اقشار مختلف فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی متاسفانه خرافه حرف اول را می زند ، حتی اگر ظاهر زندگی آن ها بسیار  مدرن باشد .
فیلم های این روزهایِ روی پرده های سینمای ایران تا چه اندازه نزدیک به واقعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی است؟ در سال گذشته چند فیلم مهم و تاثیرگذار دیده اید؟
ج - فیلم های امسال را ندیده ام ، چون از ظاهر آنها محتوی  مشخص استدر سال گذشته فیلم ها ی خوبی اکران شد که فکر می کنم بهترین آن ها فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته ی آفای فرهادی بود .
آیا محدودیت ها باعث مرگ خلاقیت می شود یا نتیجه ای برعکس دارد؟
ج - طبعا مرگ خلاقیت . و بویژه در  شرایطی که این روز ها بر سینما حاکم است . ممکن است  شما بتوانید با استفاده از زبان سمبول در شرایط نیمه باز فرهنگی _ سیاسی  خلاقیتی از خود نشان بدهید ولی با کنترل سفت و سختی که امروزه وجود دارد این کار تقریبا غیر ممکن است .
جالب اینکه مسئولین سانسور از ترس این که فیلم ها در لایه های مختلف خود پیام ویژه ایی به مردم ندهند ، برای خود متخصصین لایه شناسی تربیت کرده اند که اغلب افرادی متوهم وکم سواد هستند و از هر جمله ی ساده ایی برداشت های عجیب و غریب می کنند به این معنی که ما می دانیم پیام شما چیست ! وهمین مسئله یافتن را ه حل برای مسائل را دشوار تر کرده است .

شما علاقه بسیاری در به چالش کشیدن رفتار و برخورد مردان با زنان دارید. دوست دارِ تغییر و دگرگونی فضای مردسالارانه هستید. بخوبی در کارهایتان صدای اعتراض زنان شنیده می شود. دراین سال ها نتیجه ای هم گرفته اید؟  
ج - جواب این سوال را من نباید بدهم . اما تجربه به من نشان می دهد که اگر مثلا در هنگام ساخته شدن فیلم دو زن 70 در صد مردان بویژه مردان سنتی واکنش تندی نسبت به فیلم و عقاید من  داشته اند ، به مرور زمان به فیلم علاقه مند شده و این درصد کاهش چشمگیری داشته است . در مورد خانم ها هم فکر می کنم بیش از 90 درصد ایشان رابطه خوبی با فیلم های من برقرار می کنند ، بویژه زنان  سنتی  طبقه ی متوسط اقتصادی  که موضوع فیلم های من به زندگی ایشان نزدیک تر است .

عدالت و حقوق برابر زن و مرد محور اصلی فیلم هایتان است. دراین زمینه فعالیت اجتماعی دیگری بجز فیلمسازی داشته اید؟
ج - البته. از نوجوانی و شاید به جرات می توانم بگویم از کودکی نسبت به بی عدالتی های یی که در خانه و یا مدرسه می دیدم واکنش جدی  نشان می دادم و اولین معترض محسوب می شدم  . در دوران دانشجویی و بعد از آن ،هم در  محافل فرهنگی و اجتماعی بسیار فعالیت داشتم که متاسفانه اغلب آنها با فشار های فزاینده  به حالت غیر فعال در آمده اند . نظیر سازمان های مربوط به بیماری ایدز ، کار کودکان ، دختران فرار ، زنان خیابانی و...
بجز دو فیلم که خمیرمایه آن طنز بود، در دیگر فیلمهایتان نیز رگه های طنز دیده می شود. جایی هم اشاره کرده اید که ایتالیایی ها عاشق طنزند آنهم از نوعِ طنز تلخ، کدام یک از فیلم های ایتالیایی را بیشتر پسندیدید؟ از کدام تاثیر گرفتید؟

ج - به طور کلی سینمای ایتالیا را دوست دارم . اما بیشترین تاثیر را از  سینمای ایتالیا با تماشای فیلم های پیترو جرمی گرفته ام همانند لوکوموتیو ران ، طلاق به سبک ایتالیای ، فریب خورده رهاشده و ...  و البته جیلو پونته کرو هم  در نو جوانی تاثیر بسیاری بر من گذاشته است  ( با ایشان عکس هم دارم . )

اگر امروز امکان این را داشته باشید که هر فیلمی که دوست دارید بسازید چه سناریو و سوژه ای را دنبال می کردید؟
ج- یکی از موضوعات مورد علاقه ی من تاثیر تجاوز جنسی بر زندگی و آینده ی فرد مورد تجاوز واقع شده و جامعه است  در مرحله ی بعد  زندگی دختران فراری از خانه .
 شنیدیم که بر اساسِ یک کتاب تصمیم دارید که فیلمی جنگی بسازید، آیا باز هم همان چالش ها و مشکلات زنان را به تصویر خواهید کشید یا به مقوله ای دیگر می اندیشید؟
ج - نه این موضوع شایعه ای بیش نیست .  من از هیچ کتاب جنگی تا به امروز اقتباسی انجام نداده ام . البته چندین کتاب از طرف نهاد های مختلف  به من پیشنهاد شده است ، اما بدلیل روحیه ی خاصی که دارم نتوانستم با خشونت درون این  کتابها رابطه برقرار کنم . داستان فیلم نامه ی  "تنهایی پر هیاهو"  که امیدوارم با وجود تنگ نظری ها و سخت گیری ها مقابل دوربین ببرم یک داستان عشقی  در بستر جنگ است و قهرمان آن یک دختر معمولی است که خیاط است  که   جنگ نگرش او را به زندگی تغییر می دهد .
گفته بودید یکی از دغدغه های شما مشکل تجاوز جنسی به کودکان و پیامدهای آن است. از آنجایی که این مساله خط قرمز جامعه امروز ماست و پرداختن بدان ساده نیست، آیا دراین زمینه پیشرفتی داشته اید؟

 ج- به هیچ عنوان . این موضوع و بسیاری از  موضوعات  اجتماعی  دیگر همچنان از دید مسئولین تابو است.

خانم میلانی فیلمی ساختید که در روابط زن و مرد تاثیر گذار باشید (آتش بس) و آنها را مخاطب قرار دادید. چه شد که چنین نیازی را حس کردید؟ آیا قصد دارید کارهای مشابهی داشته باشید؟
ج- ایده ی اولیه ی این فیلم را آقای منصور جعفری خواننده ی پاپ معروف ایرانی در یک نشست دوستانه در کشور امارات (دبی) به من داد ند. و توجه مرا به مسئله ی کودک درون جلب کردند و همین امر موجب شد تا با کمک دوستان ایشان با نویسنده ی کتاب شفای کودک درون خانم لوچیا کاپاکیونه که روانشناس سرشناس  امریکایی – ایتالیایی هستند در سانفرانسیسکو دیدار کرده ، این فیلمنامه  را بنویسم . من چند فیلم نامه ی دیگر در ژانر طنز با موضاعات اجتماعی  نوشته ام که متاسفانه پروانه ی ساخت دریافت نکرده اند .این ژانر از ژانر های مورد علاقه ی من است و با شخصیت حقیقی من هم هماهنگی دارد.

به نظر از فیلمهایی چون  نیمه پنهان و دو زن کمی فاصله گرفته اید. اتفاقی است یا آگاهانه و ناشی از شرایط اجتماعی و...

ج- متاسفانه شرایط سیاسی و کنترل بیش از حد  بر روی موضوعات زنانه موجب شده تا نتوانم به  موضوع مورد علاقه ام ( مسائل  روانشناختی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ) زنان طبقه ی متوسط جامعه بپردازم.

خانم میلانی دختران بسیاری این روزها برای ادامه تحصیل از خانواده و شهر و کشورشان دور می شوند و به خارج از ایران می آیند. به هر حال سختی و دوری را به جان می خرند و به تحصیل مشغول می شوند. این دوری ها آثار و تبعاتی هم دارد. این انتخاب و آثارش را چگونه ارزیابی می کنید؟
ج - بستگی به شرایط هر فرد و بویژه سنی که کشور را ترک می کنند ، دارد .

خانم میلانی، گرد هم آمدن ایرانی ها در خارج از کشور از هر قشری مشکلات خاص خود را دارد. حال آنکه مردمان دیگرکشورها روابط مستحکم تری با یکدیگر دارند. (به طور نمونه ترک ها در سراسر جهان به ویژه در آلمان و یا سیاهان، در هر کشوری که هستند به ویژه در آمریکا.)برای نمونه در همین شهر تورین، پزشکان ایرانی که دارای وجهه اجتماعی و سطح تحصیلاتی بالایی هستند اقدامی می کنند برای داشتن جامعه پزشکان و هیچگاه به نتیجه نمی رسند. و حتی هر جمع شدن دانشجویان و ایرانی های شهرهای مختلف پراکنده در جهان، بی حاشیه نیست.)دلایل فرهنگی و اجتماعی این اتحادناپذیری و تکثر فراوان ایرانی ها در خارج از کشور را در چه می دانید؟ راههای برون رفت آن چیست؟

ج - این مشکل دقیقا همان مسئله ایی است که قبلا به آن اشاره کردم . متاسفانه بیشتر ایرانیان هنوز مفهوم ارتباط مدرن انسانی را در ک نکرده اند وهمچنان  با خلق و خو و تربیت محافظه کارانه ی سنتی   به ار ث  رسیده از اجداد گرامیشان  ، ایجاد ارتباط می کنند . هرچند که این امر در نسل دوم و سوم ایرانیان مهاجر کمتر شده است.
فکر می کنم  راه برون رفت از این وضعیت  ابتدا تمرین  تحمل عقاید ، سلایق و دید گاه های متفاوت از ماست .

منشا پرخاشگری، بی توجهی نسبت به حقوق یکدیگر و عصبی بودنهای مردم را در چه می دانید؟ (کمتر شده است در این شهری که هستیم دعوا و خشونتی ببینیم، رفتارهایی که به راحتی در سطح شهرهای مختلف کشور می بینیم.) اینجا به راحتی در هر فرصتی کتاب و روزنامه باز می کنند و می خوانند. بی حرفی در صفهای طولانی می ایستند. آرامش عجیبی دارند این مردمان.
ج - تصور می کنم دلیل این امر موقعیت جغرافیایی ایران بوده که بطور مداوم مورد تاخت و تاز قبایل ، طوایف و کشور های مختلف بوده است . و ایرانیان عزیز  مجبور بوده اند به روش های مختلف با این گروه های مختلف متجاوز برخورد کنند ، تا جایی که گاه حتی همطن خود را قربانی کرده اند و...فراموش نکنید بسیاری از ما همرا با روحیه ی پرخاشگری  ، معایب بسیار دیگری هم داریم . همانند دروغگویی ، چاپلوسی ، اطاعت از فرادست  و زور گویی به فرودست و...که همگی  ریشه در گذشته ی تاریخی ما دارد.



خانم میلانی، این روزها از محاوره های معمولی در کوچه و خیابان، در مدرسه ها، دانشگاه ها، در میان جمع های کوچک و بزرگ و پیر و جوان، و حتی این روزها در موسیقی و هنر و نیز در نهادهای مرجع هم آثاری از ادبیات نامتعارف و نازیبایی در کلام و گفتار و ناسزا گویی می بینیم. آنچه که شاید شما هم نتوانید در فیلمهایتان به تصویر بکشید. مشکل کجاست؟ راه حلش کجا؟
ج  - در این زمینه علاوه بر مسائل ریشه دار فرهنگی من مسئو لین را مقصر می دانم . استفاده  از عبارات سخیف و زشت در هنگام نظر دادن در مورد رقبای سیاسی ، سیاستمداران کشور های دیکر و...موجب شده تا بویژه در میان اقشار کم سواد و بی سواد اینگونه حرف زدن ، ارزش محسوب شود .
راه حل آن آموزش از طریق رسانه های ارتباط  جمعی است ، که در حال حاضر امیدی به تغییر در رویه ی ایشان وجود ندارد .

هنرمندانی که از ایران می روند و هنرمندانی که در ایران می مانند، کدام را انتخاب می کنید؟ فکر می کنید کدام شان برای هنر و مردمانشان مفیدترند؟ شاید پرسشی تکراری باشد اما آیا اساسا قائل به این بحث هستید یا هنر برای هنر را می پسندید؟
 ج - این مسئله بستگی به شرایط خاص هر هنرمند دارد و تشخیص آن بر عهده ی خود است  . من بسادگی می توانم به امریکا مهاجرت کنم و طبعا تا زمانی که هنوز امیدی هست ، هرگز این کار را نخواهم کرد , چرا که احساس می کنم  در وطن خودم بسیار مفید تر هستم  . اما در مورد سایری هنرمندان نمی توانم نظر بدهم .
در مورد بخش دوم سوال شما باید عرض کنم . شحصا هنر در خدمت جامعه را قبول دارم و مقوله ی هنر برای هنر برای من  ارزش زیادی ندارد .

چندی پیش به دنبال انتشار عکس و فیلمی از گلشیفته فراهانی  بحثهای بسیاری را به ویژه در فضای مجازی بوجود آورد. خارج از مفید بودن هر بحث و گفتگویی، ارزیابی شما از رفتار این هنرپیشه زن (یا موارد مشابه) و مردم در قبال آن چیست؟
ج - شخصا به آزادی  عقیده ی افراد در مورد انتخاب روش و  نوع زندگی ، مادامی که صدمه ایی متوجه فرد دیگری نباشد ، باوردارم  و طبعا نظر خاصی در این زمینه ندارم . این  نوع  رفتار که به نظر نوعی اعتراض اجتماعی است کاملا  به خود   خانم فراهانی  که بازیگر مطرح و محبوبی در ایران است ، مربوط  می شود و نه شخص دیگر . ، ولی بررسی نوع این رفتار شایسته ی کار شناسی دقیقی است . به نظر من باید پرسید چه دلایلی موجب شده تا خانم فراهانی برای اعلام اعتراض خود دست به چنین عملی بزتد .و این ارزیابی تصور می کنم بسیار مهم تر از برهنه شدن ایشان  است .

 نشریه دانشجویان تورین بسیار نوپاست. آرزوهای فرهنگی دارد و تاثیر گذاری در جامعه کوچک ایرانی های شهر، از اینکه آن را خواندید و دعوت ما را پذیرفتید سپاسگذاریم، آن را چگونه می بینید؟ خوشحال می شویم که پیشنهاد و ایده های شما را داشته باشیم و پذیرای نقدهای دلسوزانه و مادرانه شما باشیم.
ج -  راه پر فراز و نشیبی پیش رو دارید ، که باید با هم فکری و همدلی و احترام به عقاید مخالف آن را به پیش ببرید .

در پایان که شاید هم کلیشه باشد، ایرانی های دانشجوی خارج از ایران را پیامی دهید.

 ج -بیاموزید و تجربه کنید که در آینده به تجارب و آموزه های شما بسیار نیازمندیم . به آینده ی کشورمان بسیار امیدوارم .

سپاسگزاریم از وقتی که گذاشتید.